کتاب نزدیک می شوم به کلامی که مسری است ...
انتشارات نزدیکتر منتشر کرد:با گریه از کنارِ من امروز رد شدیفردا تو دیدهای وسط کوچهات مرایک بچّه با لبانِ تو و چشمهای مندیروز میدویده پر از شوق سمت مامن منتظر نشستهام و عطر بودنتپیچیده توی خانه ولی باز نیستیتو منتظر نشستهای از در بیایم ومن را بغل کنی و همانجا بایستیگلدان کوچکیست درون تنت ولیعکست درون آینه مادر نمیشودده سال میشود که ندیدم تو را ولیدل تنگیام برایِ تو کمتر نمیشودصبحانه میخوریم سرِ کار میروی…