کتاب آوخ ...
انتشارات نزدیکتر منتشر کرد:رفتی و تا به همین لحظه چنین بیتابممثل زلف تو بهم ریخته شد اعصابمپدر صاحب ما را که در آوردی تولااقل گوشهی چشمی…نفسی دریابمگفته بودی که مگر خواب ببینی من رابه خیالت که پس از رفتن تو میخوابم؟آنچنان باب شده قصهی رسوایی منکه دگر بین رفیقان خودم نابابمآه ای قصهی باران تو چه کردی با منشور دریا به سرم دارم اگر مردابمفروشگاه اینترنتی نوابوک
…