یک مشت نامه دارم.یک مشت خاطرهمیتوانم چشم هر دو را در بیاورممیتوانم م...
یک مشت نامه دارم.یک مشت خاطرهمیتوانم چشم هر دو را در بیاورممیتوانم مثل پیشبندی چهل تکه، آن را تن کنممیتوانم پرتشان کنم توی رختشویی و خشککن،میشود قدری از رنجها مثل چرک پاک شود؟شاید با نابودی تار و پودشان بتوانم خاطره شکستها را از خاطر ببرم….
هنوز بررسیای ثبت نشده است.