کتاب پری دخت ...
انتشارات قبستان منتشر کرد: از عشق ناگزیریم و بدان محتاج , چونان تشنه از آب. این سیاهه روایتگریکی از این عشق هاست دربرشی از تاریخ سرزمینی که بسیار دوستش دارم. قصه از شبی زمستانی شروع شد. همان شبی که آویشن می نوشیدم و از گرمای جوراب حوله ای ام لذت می بردم. ناگهان در سرم صدای گریه های پریدخت پیچید و آویشن را دو تا کردم و نشستم پای حرفهای پری. از سید محمود گفت و نامه هایشان. رسول امانت داری بودم که مبعوثم کرده بودند برای…
هنوز بررسیای ثبت نشده است.