دربارۀ کتاب نه مثل دای...
دربارۀ کتاب نه مثل دایی یغما
فهیم با من حرف بزن، تو که ساکت میشوی من از حسرت میترکم، مثل درخت تاک بیبرگوبار میشوم. مثل گنجشککی میشوم که بچهی بیرحمی طرفش تیری از کمان را نشانه میرود. مثل گلهای فرش باارزشی که زیر پا میشوند. مثل دهانِ سالها مسوا…
هنوز بررسیای ثبت نشده است.