رمان هیولایی صدا می زند، داستانی عمیقا تکان دهنده و با طنزی تاریک دربا...
رمان هیولایی صدا می زند، داستانی عمیقا تکان دهنده و با طنزی تاریک درباره ی زندگی یک پسر، مادر بسیار مریضش و البته مهمانی عجیب و سرزده است.
در ساعت دوازده و هفت دقیقه ی نیمه شب، کانر سیزده ساله از خواب بیدار می شود و هیولایی را بیرون پنجره ی اتاقش می بیند. اما این هیولایی نیست که کانر انتظارش را می کشیده-او منتظر هیولای کابوس هایش بود؛ کابوس هایی ک…
هنوز بررسیای ثبت نشده است.