کتاب شیطان در خانه ...
انتشارات مهرستان منتشر کرد: اشک راحتم نمی گذاشت.معابر شلوغ و درهم بودند.درختان به نظرم مرده و بی رنگ و رو بودن.مردم مثل کرم در هم میلولیدند و از هم سبقت میگرفتند.دمشق در نظرم دیگر آن شهر قبلی نبود. چه نقشه هایی کشیده بودم.به یاد او افتادم که در لحظه های آخر با خشم و ناتوانی نگاهم میکرد.صدایش در گوشم میپیچید((به خدا قسم، جانشینی بعد از من نخواهی یافت.فریب خوردی. خدا تو را و او را با عذاب خود خوار کند!))فروشگاه اینترنت…
هنوز بررسیای ثبت نشده است.