دربارۀ کتاب شهر بند رخ...
دربارۀ کتاب شهر بند رختها
باید امروز با چرخ خیاطی مادر تصادف کنم
بزنم به پیراهن دختر همسایه
که ناتمام
از اتاق پرو بیرون آمده بود
قیچی را بردارم
سر نخهای مردان کوچه را
از پیراهنش ببرم
با متر دور گردنم
شنبهها را اندازه بگیرم
باید بایستم جلوی آن …
هنوز بررسیای ثبت نشده است.