کتاب سیلوی ...
انتشارات گویا منتشر کرد:من بی آن که چندان برانگیخته شده باشم چشم به سوی مردی که نشان داده شده بود، گرداندم. مردی جوان بود، با چهرهای رنگ باخته و عصبی که سنجیده و برازنده لباس پوشیده بود و رفتار و روشی شایسته داشت و دیدگانی که سودازدگی و مهربانی در آن نقش گرفته بود. او پول بر میز قمار می افکند و آن را خونسرد و بی اعتنا،میباخت به خود گفتم: برای من چه اهمیتی دارد که او باشد یا دیگری می بایست یکی میبود و آن مرد در نظر…
هنوز بررسیای ثبت نشده است.