کتاب سگ ولگرد ...
نزدیك غروب سه كلاغ گرسنه بالای سر پات پرواز میكردند، چون بوی پات را از دور شنیده بودند. یكی از آنها با احتیاط آمد نزدیك او نشست، به دقت نگاه كرد، همین كه مطمئن شد پات هنوز نمرده است، دوباره پرید. این سه كلاغ برای درآوردن دو چشم میشی پات آمده بودند.
…
هنوز بررسیای ثبت نشده است.