کتاب ساکورا ...
انتشارات ایهام منتشر کرد:سپیده که دقایقی همچون مجسمه، بی تحرک و بی صدا ایستاده بود، با شنیدن نام ساکورا همچون برق زده ها از جایش پرید، از حالت خشکی درآمد و به سمت پنجره دوید و به قدری شتابان و با عجله و بی حواس رفت و خود را به لبه ی پنجره چسباند تا کوچه را ببیند، که تنگ ماهی کج شد و به زمین افتاد. برای اولین بار از وجود آن همه دار و درخت های زیبا و سرسبز و پرپشت حیاط که در این لحظه ی حساس ایجاد مزاحمت می کردند و او ن…
هنوز بررسیای ثبت نشده است.