دربارۀ کتاب خیابانی ک...
دربارۀ کتاب خیابانی که حوصله اش سر رفت
خیابان از سرو صدای شهر حوصله اش سر رفت. گفت: از این جا می رم. چمدانش را برداشت و شبانه از شهر بیرون رفت. رفت و رفت تا به یک آبادی رسید. نگاهی به خانه های گلی و کوچه های خاکی آن جا انداخت. با خودش گفت: چه جای آرامی!…
هنوز بررسیای ثبت نشده است.