کتاب آوای یخ و آتش (6)(طوفان تیغ ها)(2) ...
انتشارات موج منتشر کرد:مردی با زره سیاه و ردایی صورتی رنگ با لکه های خون به سوی راب رفت. «جیمی لنیستر احترام و ادبش را رساند.» خنجرش را در قلب پسرش فرو برد و چرخاند. راب عهدش را شکسته بود اما کاتلین عهدش را نگه داشت. موی ایگان را کشید. به شدت. گلویش را تا مغز استخوان درید. خون گرم روی انگشتانش جاری شد. زنگوله های کوچک ایگان می نواختند. جینگ جینگ جینگ جینگ. طبل می کوبید بوم دوم بوم دوم بوم دوم… یکی خنجر را از دستش گ…
هنوز بررسیای ثبت نشده است.