کتاب آسمانم برای تو ...
انتشارات پیکان منتشر کرد:می گویند ما به درد هم نمی خوریم. به آسمان که نگاه می کنم آسمانمان یکی است. آن روز که زیر باران با هم راه می رفتیم چتر تو نوتر بود. ولی باران هردویمان را خیس کرد. تو می خندیدی و من نگاهت می کردم. هنوز خیسی قطرات باران لابه لای موهایم به جای مانده است …پدرت راست میگفت؛ گنجشک های حوالی خانه شما چاق ترند. من همیشه محو پروازشان بودم. هر دو پریدن بلد بودند. این یکی روی شاخ و برگ درخت ها، دیگری رو…
هنوز بررسیای ثبت نشده است.