در آستانه ی برگزاری همایش بزرگداشت صائب در دانشکده ی ادبیات که آبروی ه...
در آستانه ی برگزاری همایش بزرگداشت صائب در دانشکده ی ادبیات که آبروی همه ی اساتید به آن وابسته است، مجتبی که مسئولیت همایش را به عهده گرفته و پسری مذهبی و پایبند به اعتقادات است، درهیاهوی تدارکات دل به یکی از هم دانشگاهی های خود می بندد و تزئین سن همایش را بهترین بهانه برای گفتگوی با او می یابد، این درحالی است که نفس سنگین ترین ترمش را پشت سر می گذ…