یکی از اشراف زادگان انگلیسی بعد از مرگ در قصر بزرگش تعدادی نقاشیهای گران قیمت به یادگار گذاشت. عموم...
یکی از اشراف زادگان انگلیسی بعد از مرگ در قصر بزرگش تعدادی نقاشیهای گران قیمت به یادگار گذاشت. عموم مردم میتوانستند گه گاهی بیایند و از آن نقاشیها دیدن کنند. روزی عده ای آمدند و همانطور که نقاشیها را نگاه میکردند، آنها را تحسین کردند. خانم مسنی در بین آن گروه بود که حتی یک کلمه حرف نزد، اما به تمام نقاشیها نزدیک میشد و با دقت آنها را بررسی میکرد. بعد از دیدن تمام نقاشیها، شخصی از آن خانم پرسید: نظر شما در مورد این تابلوها چیست؟
خانم مسن با اشتیاق جواب داد: عالی بود، من حتی ذره ای گرد و غبار روی آنها ندیدم.
گاهی ما زیباییهای زندگی را به خاطر اینکه در جست و جوی عیبهای آن هستیم از دست میدهیم.
زندگی، هنر یافتن روزنه در تاریکی است.