کتاب قصّه‌های شاهنامه 1 کاوه آهنگر اثر مازیار بغلانی و ایلناز ابراهیمی انتشارات برف

خلاصه داستان
در زمان های خیلی خیلی دور، وقتی که مردم تازه به زندگی در شهرها و روستاها روی آورده بودند، پادشاهی در ایران زندگی می کرد به نام جمشید. جمشید پادشاه درست کاری بود و مردم او را خیلی دوست داشتند. او ریسندگی و بافندگی، کشاورزی و دامداری، دوختن لباس و سفالگری را به مردم آموخت. زندگی مردم خیلی راحت تر شده بود.
جمشید، به جای این که خدا را به خاطر نعمت هایش شکر کند، مغرور شد و ادّعای خدایی کرد و از مردم خواست تا او را بپرستند. مردم خیلی ناراحت شدند و دیگر از او اطاعت نکردند و به حرف های او گوش ندادند.
برای خواندن ادامه این داستان قشنگ کتاب قصّه‌های شاهنامه 1 کاوه آهنگر را می توانی بخری…