کتاب «شش لول» نوشته «مارکوس سدویک» و ترجمه «آرزو احمی» است. رمان...
کتاب «شش لول» نوشته «مارکوس سدویک» و ترجمه «آرزو احمی» است. رمانهایی هستند که با آنها زندگی میکنیم؛ نفس میکشیم، میخندیم، گریه میکنیم و قد میکشیم. رمانهایی هستند که با آنها سفر میکنیم، کولهپشتیمان را پر از تجربههایشان میکنیم و مثل چادری در آنها پناه میگیریم. رمانهایی هستند که صلح و دوستی و امید را – چه کودک یا نوجوان باشیم و چه بزرگسال – به ما هدیه میدهند. رمانهایی هستند که اگر آنها را نخوانیم، چیزی کم خواهیم داشت. رمانهایی هستند که باید خواند… شش لول اسلحه نیست. جواب است. جواب سؤالی که زندگی جلویت گذاشته و کس دیگری هم نیست که کمکت کند. در بخشی از داستان میخوانید: «در کلبهای دورافتاده در سرزمینهای قطبی، زیگ 14 ساله با یک جسد تنهاست؛ جسد پدرش که چند ساعت پیش در دریاچه افتاده و یخزده است. بعد سروکلهی غریبهای پیدا میشود، مردی غولپیکر و خرس مانندی که میگوید پدر زیگ با طلاهای او فرار کرد و تهدید میکند اگر زیگ نگوید طلاها کجاست حسابی خدمتش میرسد. زیگ چیزی دربارهی طلاها نمیداند، فقط میداند شش لولی توی کلبه پنهانشده، اما حتی اگر دست زیگ به آن برسد، آیا میتواند پیش از مرد شلیک کند؟…» این کتاب توسط انتشارات «پیدایش» منتشر شده است.