نویسنده | ساره دلفاردی |
---|---|
شابک | 9786227355277 |
ناشر | انتشارات اداش |
موضوع | رمان ایرانی |
تعداد صفحه | 423 صفحه |
سایر-توضیحات | اگر به داستان های عاشقانه و واقعی علاقه دارید. یا اینکه دوست دارید در طی یک داستان به مسائلی که رخ می دهد از دید روانشناسانه هم نگاه کنید. کتاب آه مورد علاقه ی شماست. آه داستان تک دختری یک خانواده ی سرشناس است. که عاشق مردی متاهل می شود. و برای رسیدن به این عشق تمام پل های پشت سرش را خراب می کند. آه داستان حسرتی ست که گریبان گیر مرد قصه ی مان می شود. داستان این عشق همچون سیلاب خرابی های جبران ناپذیری به بار می آورد. |
قطع کتاب | رقعی |
جلد کتاب | شومیز |
وزن | 4740 گرم |
نوبت چاپ | 1 |
تامین کننده | مشترک گروه چهاردهم |
کتاب آه اثر ساره دلفاردی انتشارات اداش
ویژگی های محصول:
- نویسنده: ساره دلفاردی
- شابک: 9786227355277
- ناشر: انتشارات اداش
- موضوع: رمان ایرانی
- تعداد صفحه: 423 صفحه
- سایر-توضیحات: اگر به داستان های عاشقانه و واقعی علاقه دارید. یا اینکه دوست دارید در طی یک داستان به مسائلی که رخ می دهد از دید روانشناسانه هم نگاه کنید. کتاب آه مورد علاقه ی شماست. آه داستان تک دختری یک خانواده ی سرشناس است. که عاشق مردی متاهل می شود. و برای رسیدن به این عشق تمام پل های پشت سرش را خراب می کند. آه داستان حسرتی ست که گریبان گیر مرد قصه ی مان می شود. داستان این عشق همچون سیلاب خرابی های جبران ناپذیری به بار می آورد. آه داستانی است که به علاوه ی پرداخت به بعد داستانی، تحلیل های روانشناسی را نیز در خود دارد. در ادامه برای آشنایی بیشتر شما با نثر کتاب آه ، برشی از این کتاب را می آوریم : چشمهای نمناکش را به گلهای قالی دوخت. آه عمیقی کشید و زمزمهوار گفت: زندگی هزار رو داره. از وقتیکه اردلان افتاد تو چشم اینواون و برا خودش بروبیایی بههم زد من نتونستم بهش برسم. دوتا بچه پشت هم. خونهداری، مهمونداری که هر هفته از اینور و اونور میومدن چون آقا خوشمشرب بود و دستبهجیب. خونهمون همیشهی خدا شلوغ بود. باعث شد من هم خودمو فراموش کنم هم زن بودنمو! درد دلهای سمیرا که انگار دل پری داشت یک آن تکانم داد. از خودم، از عشقی که همچون تارهای عنکبوت دور قلبم تنیده بود خجالت کشیدم. اما انگار نمیتوانستم از چنگال این عشق که با گوشت و خون من عجین شده بود رها شوم. سوالی که توی دهانم چرخ میخورد را قورت دادم. دلم نمیخواست به رقیب شکستخوردهام حالی کنم که هنوز هم برای شروع دیر نیست. لب فرو بستم و به نگاه ماتزدهاش خیره شدم. نگاهی که خدا میدانست کدامین خاطرهی زندگیاش را مرور میکرد که آنچنان لبخند عمیقی دور لبهایش چین انداخته بود.
- قطع کتاب: رقعی
- جلد کتاب: شومیز
- وزن: 4740 گرم
- نوبت چاپ: 1
ناموجود
- تضمین بهترین قیمت بازار
- پشتیبانی عالی ۲۴ ساعته، ۷ روز هفته
- بازگشت وجه در صورت عدم رضایت
- اصالت کالاها از برترین برندها
- تحویل سریع در کمترین زمان ممکن