کتاب چادر کردیم رفتیم تماشا ...
انتشارات اطراف منتشر کرد:امروز هم ده فرسخ راه آمدیم.از تکان شتر نه دل دارم نه پهلو نه سرو کله. ماشالله حاجی خان از این چیزها پروا ندارند.به عکام می گوید شتر را بدوان که کجاوه من بایست جلو باشد.دیگر نمی داند که جلو برایش چیزی نگذارده اند.می خواهم برای خودم شتری بگیرم که هم کجاوه حاجی خان نباشم.چادر کردیم رفتیم تماشا جلد اول مجموعه ی سفرنامه های قدیمی زنان است.عالیه خانم شیرازی سفرش را از کرمان شروع کرده،یا گذر از بمب…