کتاب مگره و جسد بی سر ...
انتشارات جهان کتاب منتشر کرد:تازه آسمان گرگ و میش شده بود که ژول، برادر بزرگ تر نُدها، روی عرشۀ کشتی رودخانه پیما ظاهر شد؛ اول سرش، بعد شانه ها و بالاخره بالاتنۀ بی قواره اش. در حالی که دست بر موهای شانه نشده و زرد رنگش می کشید، نگاهی به آببند، به بارانداز ژماپ در سمت چپ، و بارانداز والمی در سمت راست انداخت. چند دقیقه ای سپری شد تا او سیگاری بپیچد و آن را در هوای خنک صبحگاهی دود کند و چراغی در کافۀ کوچک نبش کوچۀ رکو…