کتاب عبور بی مرور (ایهام ) ...
انتشارات ایهام منتشر کرد:نیمه شب است؛میگویماز روزی که در میدان نفس گیر تنهایی استشمام کردم عطر وجودت راچشم هایتایجامانتشاراتتلالوی امیدشاید رازی در برق آنها نهفته بودو من از سیاهی نمیترسیدمچرا کهلب هایتمحتمل ترین پل بود برای شروع یک انقلابآغوشیکه صحنه ی اشغال مرگ آور تردید بودو دست هایتنوازشی منتهی به صلحخورشید نمایان شدخیالبساطش را از ذهن من جمع میکند!فروشگاه اینترنتی نوابوک
…