بریتا همواره آرزو داشت به عنوان یک تاجر، همچنان مانند پدرش، دریاها را ...
بریتا همواره آرزو داشت به عنوان یک تاجر، همچنان مانند پدرش، دریاها را عبور کند و کالاهای ارزشمندی را به خانهاش در بندردل بیاورد. او انگار که داشت به سوی برآورده شدن آرزوهایش پیش میرفت، تا زمانی که جستجوی پدرش برای یافتن چوب دستی جادویی تایر به اتمام رسید و واقعیت تلخ مرگ و وحشتناک به او نمایان شد.اما حالا خانوادهاش باید در پنهانی زندگی کنند، زیر…