کتاب رودخانه واژگون تومک (1) ...
تومک، پسربچه ی یتیم سیزده ساله، تنها خواربارفروشی دهکده اش را می گرداند. روزی هنگام غروب دخترک جوانی به نام هانا وارد مغازه می شود و می پرسد آیا تومک «آب رودخانه ی کجار» می فروشد؛ آبی که جلوی مردن را می گیرد. بدین ترتیب، پسرک رهسپار سفری بزرگ می شود که او را به جنگل فراموشی، دهکده عطرسازان، جزیره ی موهوم و… می کشاند. آیا تومک موفق می شود تا در فراسوی دنیا، جایی که آن رودخانه افسانه ای در جهت مخالف در جریان است، هان…