کتاب دوستش داشتم ...
انتشارات آراستگان منتشر کرد:سرمای زمستان، سوناتی در کنج آتش شومینه قطره اشکی که بر گونه زنی جوان جاری می شود. دو دختر بچه که به خواب رفته اند. مردی که در سکوت شبی بی ماه خود را فرو می ریزد، راز می گشاید. و زندگی.چقدر باید بگذرد تا آدمی بوی تن کسی را که دوست داشته از یاد ببرد؟ و چقدر باید بگذرد تا بتوان دیگر او را دوست نداشت؟ «حق اشتباه» ترکیب بسیار کوچکی از واژه ها، بخش کوچکی از یک جمله، اما چه کسی این حق را به تو خو…
هنوز بررسیای ثبت نشده است.