کتاب داستان هایی با عطر قهوه ...
انتشارات گویا منتشر کرد:بعد از اولین دیدارمان با هری، عاشق او شدم. او را به دیدن تئاتر مدرسه دعوت کردم. انگار تقدیر به نوعی باعث شد که او را دعوت کنم. یکی از دوستانم برای دعوت هری خیلی به من جسارت داده بود. او گفت:” هری آدمی است که میتوانی باقی عمرت را با او بگذرانی”. این نصیحت یک دختر 17 ساله بود. او صاحب هر چیزی بود که یک دختر جوان انتظارش را داشت؛ خوشتیپ، مودب، باوقار و پر از محبت و مهربانی. او که تقریباً درشته…
هنوز بررسیای ثبت نشده است.