کتاب خانم غول و آقا غول و ده قصه ی دیگر ...
انتشارات پیدایش منتشر کرد: خانم جادوگر گریه کرد و گفت: «ای داد! دیدی چی شد؟ دخترم هم مثل شوهرم گم شد.» حالا هرچه ورد بلد بود خواند تا دخترش بیاید اما خبری از دختر نبود که نبود. یکدفعه از چال لپ خانم جادوگر یک شکوفه سبز شد و افتاد توی دامنش… فروشگاه اینترنتی نوابوک
…