کتاب ایکه ...
انتشارات مهر و دل منتشر کرد : نانا به قولی که به ایکه داده بود؛ عمل نکرده و از جنگل روبه رو به کافه ی میهمانخانه ایکه وارد شده. او همان شب ایکه را در هیبت یک پرندهی پوشیده در پرهایی که آماده ی به پرواز در آمدن است می بیند ایکه به محض قدم گذاشتن نانا به درون میهمانخانه منتظر هیچ چیز نشده بود. چهارپایه از زیر پای ایکه وسط یکی از اتاق های میهمانخانه به کناری افتاده و او با همان لباس ها حلق آویز از چنگک لوستر وسط اتاقک م…