کتاب او یک زن ...
انتشارات کوله پشتی منتشر کرد: هجده سالم که بود، عاشق رئیسم شدم… خیلی ساده اعتراف می کنم … چون خیلی زیاد عاشقش شدم… روز مصاحبه چند نفر رو گلچین کرد که خودش ازشون مصاحبه بگیره… همه شون زیبا به نظر می رسیدن. کلی به خودشون رسیده بودن. من ساده بودم، با همون مانتوی کتون و شلوار جین همیشگیم. نمیدونم چرا منم بین اونا انتخاب کرد! نوبت من که رسید کمی استرس داشتم. بچه نبودم، مصاحبه های شغلی زیادی داده بودم و چون پارتی ن…
هنوز بررسیای ثبت نشده است.