کتاب زن سی ساله ...
انتشارات با هم منتشر کرد:حالا دختر و پیرمرد به میان گردشکنندگانی رسیده بودند که از باغ به محوطۀ انجام رژه میآمدند و عدهای نیز از آنجا بازمیگشتند.دختر جوان با شنیدن فرمان «ایست» نگهبانها توقف کرد و روی پنجۀ پا بلند شد و به صف زنهایی که کاملاً خود را آراسته بودند و در دو طرف در قوسدار مرمری که امپراتور میبایست از آنجا خارج شود، نظر انداخت و…
هنوز بررسیای ثبت نشده است.