کتاب پرندگان به سوگ او می روند ...
انتشارات ماهی منتشر کرد:با خودم گفتم شاید دیگر هیچ وقت نتواند باغ را ببیند. می خواستم همه چیز را نشانش بدهم. دلم می خواست در آغوش من آرام بگیرد و آن جا را تماشا کند، باغی را که یک عمر درختانش را هرس کرده بود، کلنگ در دست اعماقش را کاویده و هر شاخه و هر برگش را بارها لمس کرده بود. دلم می خواست وقتی او یک دل سیر باغ را تماشا می کند، باغ هم به او بنگرد. درست وقتی با این خیال داشتم برمی گشتم، ناگهان تعادلم را از دست دادم…