هامفری، نهنگ بزرگ قصهی ما،وجببهوجب دریا را زیر و رو میکردو هر چیزی...
هامفری، نهنگ بزرگ قصهی ما،وجببهوجب دریا را زیر و رو میکردو هر چیزی را که میدید جمع میکرد؛راستش اصلا هم برایش فرقی نمیکرد زیاد باشد یا کم…فقط دلش میخواست بیشتر و بیشتر داشته باشد.اما با همهی آن چیزهایی که داشت،همیشه احساس میکردجایی یک چیز خالی است!…
هنوز بررسیای ثبت نشده است.